الوارثین

رزمندگان گردان تخریب لشگرده سیدالشهداءعلیه السلام

الوارثین

رزمندگان گردان تخریب لشگرده سیدالشهداءعلیه السلام

الوارثین

این وبلاگ به انتشار خاطرات شهدا و رزمندگان تخریبچی لشگرده سیدالشهداء علیه السلام می پردازد و پلی خواهد بود برای ارتباط نسل جبهه با نسل امروز ......... انشاءالله
سلام بر شهیدان تخریب
سلام بر اسوه های تهذیب
فرمانده ای داشتیم که مشخصات شناسنامه اش ، محمود نوریان بود اما توی گردان برادر عبدالله صداش میکردیم و چند ماه قبل از شهادتش خونه خدا رو زیارت کرد و زیاد طول نکشید از اون به بعد حاج عبدالله شد و در شهر فاو به آسمان پرکشید... و آخرین نصیحتش به ما این بود که..... به داد خود برسید که وقت تنگ است.

آخرین نظرات
  • ۱۲ تیر ۹۵، ۱۵:۲۴ - siamak purasad
    ✔✔✔

"انتقال تجربیات به سبک شهید سیدمحمد"

دوشنبه, ۲۲ تیر ۱۳۹۴، ۱۱:۰۰ ب.ظ


از سمت چپ-شهیدزینال حسینی-شهید جعفرمحمدی-شهید میررضی-شهید داوود حیدری

سید خیلی جوان بود ؛ او وقتی در جمع فرماندهان لشگر قرار می‌گرفت، سن کم و اندام نحیفش، دیدگان همه را به حیرت خیره می‌کرد.
شهید رستگار فرمانده تیپ سیدالشهداء علیه السلام کلاس انتقال تجربیات گذاشته بود و این کلاس ها رو فرماندهان گردانها و واحدها اداره میکردند و تجارب خود از جنگ در اختیار سایر فرماندهان قرار میدادند. قرار شد شهید زینال حسینی از تجاربش در تخریب برای فرماندهان صحبت کند. فرماندهانی که در جلسه بودند به علت کم سن وسالی سید توجه به مطالبش سرکلاس نمیکردند . اما مثل اینکه سید از قبل برای تنبیه برنامه ای در نظر گرفته بود. یکی دو بار صدا زد برادر ها توجه توجه ... دیدکسی گوشش بدهکار نیست شاهکارش رو نشون داد ... یک لحظه صدای انفجار مهیبی از پشت چادر اومد و همه داخل چادر خوابیدند.... اما سید ایستاده بود و با تحکم میگفت چند بار تذکر دادم برادرها صحبت نباشه  . این حرکت سید باعث شد کلاس انتقال تجربیات او از همه منظم تر باشه..

ازسمت راست-شهید زینال حسینی فرمانده تخریب لشگرده سیدالشهداء(ع) و جانشین تیپ کربلا و راوی خاطره سردار خادم حسینی فرمانده تیپ کربلا

سید محمد در عملیات نصر 4 که در نیمه تیرماه سال 66 انجام شد برای اولین بار، فرماندهی نیروهای پیاده را بر عهده داشت. در حقیقت آخرین روزهای حضورش پیش از شهادت بود. در منطقه کمک به تیپ دوم عاشورا به سمت ارتفاعات حرکت کردیم. درگیری سختی میان ما و عراقی‌ها آغاز شد و سید محمد هم در خط مقدم حضور داشت. ناگهان صدای حزن‌آلود رزمنده‌ای برخاست: «سید محمد افتاد!» باور نمی‌کردیم، اول تصورمان این بود که شخص دیگری است ولی وقتی بالای سرش رسیدیم، نگاه‌هایمان بر او خیره ماند. سید را به اورژانس رساندیم اما سید حالش وخیم‌تر شد و با وجود تلاش پزشکان به حالت اغماء رفت. سید به عنوان جانشین تیپ سوم کربلا در منطقه عمومی‌ تپه دو قلو شهر ماووت عراق با اصابت ترکش کوچکی به قلبش درتاریخ 14/4/1366 دریچه‌ای به وسعت آسمان به رویش گشوده شد و شهادت، روح او را ازقله‌های خاکی به عروجی ملکوتی به پرواز درآورد.

راوی:سردار خادم الحسینی

  • جامانده ازشهدا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی