الوارثین

رزمندگان گردان تخریب لشگرده سیدالشهداءعلیه السلام

الوارثین

رزمندگان گردان تخریب لشگرده سیدالشهداءعلیه السلام

الوارثین

این وبلاگ به انتشار خاطرات شهدا و رزمندگان تخریبچی لشگرده سیدالشهداء علیه السلام می پردازد و پلی خواهد بود برای ارتباط نسل جبهه با نسل امروز ......... انشاءالله
سلام بر شهیدان تخریب
سلام بر اسوه های تهذیب
فرمانده ای داشتیم که مشخصات شناسنامه اش ، محمود نوریان بود اما توی گردان برادر عبدالله صداش میکردیم و چند ماه قبل از شهادتش خونه خدا رو زیارت کرد و زیاد طول نکشید از اون به بعد حاج عبدالله شد و در شهر فاو به آسمان پرکشید... و آخرین نصیحتش به ما این بود که..... به داد خود برسید که وقت تنگ است.

آخرین نظرات
  • ۱۲ تیر ۹۵، ۱۵:۲۴ - siamak purasad
    ✔✔✔

۵ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۴ ثبت شده است

۲۷
ارديبهشت


در سالگرد عملیات شرهانی یاد و خاطره شهید سید محمود موسوی تنها شهید گردان تخریب لشگرده سیدالشهداءعلیه السلام را در این عملیات گرامی میداریم

در ساعت 4.30 بامداد 19/2/1365، نیروهای عراقی در منطقه پیچ انگیزه، به محور بجلیه، یعنی خط پدافندی تیپ 3 لشکر 16 (ارتش) حمله کردند و حرکت خود را به طرف پاسگاه ربوط و خط پدافندی تیپ 2 این لشکر، ادامه دادند. با اجرای آتش توپخانه و آغاز تک دشمن نیروهای پدافند کننده عقب نشینی می کنند.فرمانده کل سپاه و مسؤولان نیروی زمینی سپاه برای سد پیشروی دشمن اقداماتی را آغاز کردند؛ بنابراین، به تیپ سیدالشهدا(ع) و لشکر علی ابن ابیطالب(ع) که احتیاط کلی منطقه بودند، دستور حرکت داده شد. با رسیدن یک گروهان از تیپ سیدالشهدا(ع) در ساعت 8:15 صبح، محور شرهانی حفظ و با رسیدن دومین گروهان از نیروهای این تیپ در ساعت 10 صبح، خط تیپ 3 ترمیم شد و حدود دوازده تانک از دشمن از بین رفتند و چند نفر از نیروهای دشمن به اسارت در آمدند.

شهید بزرگوار شهید سید محمود موسوی تخریبچی مامور به گردان حضرت زینب سلام الله علیها بود که در این عملیات به شهادت رسید و پیکرمطهرش در منطقه درگیری برجای ماند و سال 71 توسط گروه تفحص کشف گردیده وپس از تشییع در گلزار شهدای بهشت زهراءسلام الله علیها ،قطعه 44 ردیف 91شماره16 مهمان خاک شد

  • جامانده ازشهدا
۲۰
ارديبهشت

همرزمان تخریبچی هیات الوارثین در استان البرز وشهرستان کرج هفته گذشته با حضور در منزل شهیدان بابالویی و دهقان سانیچ با خانواده این دو شهید عزیز دیدار کردند.  

 

شهید محمد حسین بابالو در عملیات دفاع سراسری در سوم مرداد ماه سال 67 در جاده اهواز خرمشهر به شهادت رسید.لازم به ذکر است که این شهید وقت شهادت رزمنده گردان علی اکبر علیه السلام بود. 

  

تخریبچی شهید علی دهقان سانیچ در عملیات سیدالشهدا در روز 13 اردیبهشت ماه سال 65 به شهادت رسید وپیکر مطهر ایشان بیش از 20 روز در سرزمین غریب فکه به جا ماند و بعد با تشیع در شهرستان کرج در گلزار شهدای چهارصددستگاه میهمان خاک شد

  • جامانده ازشهدا
۲۰
ارديبهشت

چند شب بعد ولادت امیرالمومنین علیه السلام بود و باز بساط جشن و شادی فراهم شد... اینبار از گردان حضرت زینب سلام الله علیها که چند روزی از تاسیسش میگذشت هم دعوت شد به مقر الوارثین اومدند و جشن ولادت علی علیه السلام رو با هم بودیم...برای پذیرایی از میهمانان بچه ها شله زرد پخته بودند و باز شهید تابش مداح جلسه بود و من هم میونداری میکردم... اون روز مراسم ساعت 9 صبح و در فضای اطراف مزار شهدای الوارثین برگزار شد.. شهید سید مهدی اعتصامی همه کاره تبلیغات بود وبا کمک شهید مجید رضایی جایگاه مراسم رو با تصاویر شهدای گردان آذین بندی کردند

  • جامانده ازشهدا
۲۰
ارديبهشت

یاد و خاطره همرزمان شهید ما در عملیات نصر1 که غریبانه پرکشیدند گرامیباد 

خاطرات حاج محسن اربابیان از عملیات نصر1

..........زنگ زدم به بیگدلی خوشبختانه خانه بود و بعد از خوش و بش ماجرا رو تعریف کردم او هم اعلام آمادگی کرد تا در صورت نیاز، کمک کند تا دیگران رو خبر کنیم ولی گفت وسیله ندارم ! از پادگان خارج شدم با موتو رفتم نظام آباد به آدرس روزبهانی خانه نبود سراغش رو گرفتم گفتند خانه داییش رفته و شاید تا عصربرگرده خلاصه از اونجا رفتم خاوران سراغ حمید محمدی توی کوچه نزدیک خانه شان داشت پیاده به سمتی میرفت رفتم جلوش و بعد از احوالپرسی ماجرا رو تعریف کردم و قرار فردا رو گذاشتم ......

  • جامانده ازشهدا
۲۰
ارديبهشت

 

من وارد میدان مین شدم و هوا تاریک بود گاهی منور میزد.در نور منورها هرچه نگاه کردم کسی رو ندیدم برادر نباتی رو صدا کردم.چند بار گفتم بچه های تخریب....اما اثری نبود تا اینکه چاله انفجار بزرگی توجهم رو جلب کرد.یک مقدار که دقیق شدم اثری از تعدادی پیکر قطعه قطعه شده بود برگشتم پشت خاکریز تا کمک بیارم... چند تا از بچه های تخریب هم که نگران برگشت بچه هاشون بودند پشت خاکریز نگران ایستاده بودند من هم حکایت انفجار رو به اونها گفتم وبا هم وارد میدون مین شدیم و رسیدیم به چاله انفجار بزرگی که پیکرهای قطعه قطعه کنارش افتاده بود ...... با بچه ها پیکر شهدا رو جمع میکردیم ..... 


  • جامانده ازشهدا