به استقبال غواصان شهیدی که از آن سوی اروند می آیند

سالها بود که در اخبار جنگ میشنیدیم که امروز رزمندگان چند گلوله به آنسوی اروند رود شلیک کردند. و یا دشمن ازآنسوی اروند بندر خرمشهر و آبادان ما را گلوله باران کرد

آنسوی اروند رود شده بود یک لولو برای ما

وقتی قرار شد به دشمن در آنسوی اروند رود ضربه ای وارد شود همه تردید داشتند که گذشتن از اروند با امکانات محدود ما نا ممکن است . اروندی با عمق تقریبی 70 متر و سرعت جریان آب 70 کلیومتر در ساعت در جذر ومد آب ....

غواصی در اروند و گذشتن از آن و به آنسوی اروند رفتن سدی شده بود که باید شکسته میشد.

و این عملیات  مهم درروزهای پایانی بهمن سال 64 اتفاق افتاد

روز بیستم بهمن وقتی چادر شب بر اروند رود کشیده شد  غواصان شیر دل به آب زدند و ابهت اروند را شکستند.

لشگر 10 حضرت سیدالشهداء(ع) ماموریت یافت که با همه توان از اروند گذشته و خود را به جزیره ام الرصاص در آنسوی اروند رود برساند . و غواصان جان برکف این لشگر که جمعی از رزمندگان گردان قمر بنی هاشم(ع) ، تخریب و اطلاعات  عملیات بودند این ماموریت را به انجام رساندند.

شب عملیات والفجر8 معبر ما معبر اصلی بود و بقیه معبر ها فقط برای شکستن خط و ورود به جزیره ام الرصاص بود. ابتدا قرار بود شهید رسول کشاورزغواص ها راه کارما رو فرماندهی کنه اما به خاطراتفاقی که چند ساعت قبل از عملیات برایش افتاد این مسوولیت به معاونش شهید سید مصطفی خاتمیان سپرده شد. معبر ما با نام بی بی دوعالم حضرت زهرا سلام الله علیها نامگذاری شده بود... ساعت 9 شب بود که حرکت کردیم وساعت قدری از ده شب گذشته بود که با دشمن درگیرشدیم. حد عملیاتی لشگر سید الشهداءعلیه السلام روبروی نهر عرایض بود و معبرما کنار تابلویی بود که روشA2نوشته بود و کمی اونطرف تر هم کشتی هلندی که به گل نشسته بود و عرشه اش از آب بیرون مانده بود. از سیم خاردارها وخورشیددی ها و از بین بشگه های فوگاز به مدد الهی گذشتیم وپریدیم داخل کانال.... کانال خیلی عمیق بود به اندازه ای که وقتی می ایستادیم نیم متر از قدمون هم بالا میزد... اسلحه دیگه به کار نمی اومد چون درگیری نزدیک وتن به تن بود..نارنجک وکارد غواصی وسیله جنگیدن ما شده بود. باید سنگرهای ساحل جزیره ام الرصاص زود پاکسازی میشدند.چون رزمنده های گردان ها در ساحل خرمشهر سوار برقایق آماده بودند که با علامت بچه های تخریب که لب آب مشغول باز کرزدن معبر بودند حرکت کنند.باید قبل از هوشیاری دشمن کار تموم میشد که الحمدلله تمام خط واگذار شده به خوبی تامین شد ورزمنده ها خودشون رو برای ادامه کار رسوندند ودر تعقیب وانهدام دشمن  به عمق جزیره ام الرصاص حرکت کردند...

غواص شهید سیدمصطفی خاتمیان

و اینگونه خط لشگرده سیدالشهداءعلیه السلام با کمتر از 10 شهید غواص و همین تعداد هم مجروح شکسته شد...البته دو روز بیشتر رزمندگان ما در جزیره ام الرصاص نماندند چون عملیات برای فریب دشمن بود که به هدفش رسید وعملیات اصلی که تصرف شهر فاو بود با موفقیت انجام شد....  سال بعد ، در دیماه سال 65 و در عملیات کربلای 4 ،یک بار دیگر اروند و جزیره ام الرصاص شاهد بر حماسه غواصانی بود که به آب زدند تا حماسه دیگری خلق کنند اما این بار با خیانت استکبار داخلی و خارجی ساعت صفر عملیات به دشمن اطلاع داده شد و با شهادت صدها غواص ، آب اروند رنگ خون گرفت . تعدادی در اروند خروشان در آغوش ملائک آرمیدند و تعدادی هم که از آب گذشتن و در تعقیب دشمن به عمق جزیره ام الرصاص و اطراف ابوالخصیب و پتروشیمی بصره خود را رساندند گرفتار دام دشمن شدند و با دست بسته در گور دست جمعی دفن شدند و سندی ماندگار بر دلاوری و مظلومیت فرزندان خمینی عزیز شدند و بعد از سالها غریبی و بی نشانی از منطقه ابوفلوس سردرآورند و رسوایی رژیم بعثی را فریاد زدند ......روحشان شاد...

...... سلام بر غواصان شهید

غواص شهید عباس بافقی زاده